به گزارش شهرآرانیوز؛ اگر از سال ۱۴۰۰ تاکنون به ساخت فیلمهای کمدی در صنعت سینمای ایران نگاه کنیم، میتوان گفت طنز در سینما رشدی نزولی داشته است مگر آنکه تمساح خونی باشد و یا فسیلی که تا مدتها در صدر جدول فروش هفتگی ماند. اما اگر نگاهی به «هتل» و «پول و پارتی» بیاندازیم، باید بگوییم سینما کمدی سختتر از سینمای درام است، چرا که وجود المانهای چشم پرکنی مثل هتل، پول، پارتی و ماشین بعلاوه ترکیب شوخیهای سبک و نامناسب نمیتواند چشم مخاطب را به محتوا یا فیلمنامه آن ببندد.
فیلم کمدی درام «فسیل» به کارگردانی کریم امینی و نویسندگی حمزه صالحی بسیار خوش درخشید و جزو یکی از پرمخاطبترین فیلمهای کمدی صنعت سینمای ایران بود؛ آنقدر که قصد رقابت و رکوردشکنی با برخی فیلمهای گیشهپرکنی سالهای قبل را داشت.
فیلمی با بازی بهرام افشاری، هادی کاظمی، ایمان صفا و الناز حبیبی، داستان سه دوست را روایت میکند که پیش از انقلاب ایران عضو یک گروه موسیقیاند و برای کسب شهرت تلاش میکنند. این فیلم از سال ۱۴۰۱ تا ۱۴۰۲ در سینماهای ایران اکران شد و با فروش بیش از ۳۲۴ میلیارد تومان، پرفروشترین فیلم سینمای ایران لقب گرفت.
شاید بتوان علت موفقیت فیلم فسیل را در فیلمنامه موفق و پیرنگ قابل قبول آن دانست. علاوه بر بازی توانمند بازیگران، وجود المانهای نوستالژی میتواند فیلم را پرمخاطب و خاطرهانگیز کند.
شاید بتوان یکی از پرمخاطبترین و چفت و بسطدارترین فیلمهای کمدی اکشن را در سالهای ۱۴۰۲ وتا پایان تابستان ۱۴۰۳ فیلم «تمساح خونی» به کارگردانی جواد عزتی دانست. عزتی که اولین تجربه کارگردانی خود را دارد به خوبی میداند با همراهی عباس جمشیدی و هنرمندی الناز حبیبی و سعید آقاخانی میتواند به خوبی فیلم را سرپا نگه دارد.
پیشتر از اینها میدانیم فیلمی موفق است، که از وجود اتفاقات و کشش بالایی برخوردار باشد. دلایل منطقی و موجهی پشت هر اتفاق همراه داشته باشد. وجود ژانر اکشن در کنار خلق صحنهها و شوخیهای هر چند تکراری جواد عزتی میتواند فیلم را زنده نگه دارد تا لحظه دست از شوخی و توجه تمام عیار مخاطب برندارد.
علاوه بر اینها حضور بازیگرانی ازجمله کامبیز دیرباز، پژمان جمشیدی، هومن حاجیعبدالهی، مهران غفوریان در سکانسی کوتاه و موثر در کنار موسیقی بینظیر فیلم، به طور حتم در موفقیت این فیلم اثرگذار بوده است.
فیلمی که از مخاطب میتواند ترکیبی از خلق چند شخصیت شجاع و محافظهکار و ترسو را در عزتی ببیند و بابتش از قدرت بازیگری او شگفتزده شود؛ شخصیتهای همچون «مالک» در سریال زخمکاری، و «عظیم» در سریال «دردسرهای عظیم» که انگار جود عزتی با بازی در نقش «هومن» از هر دو شخصیت استفاده کرده است تا بتواند کمدی درخوری به مخاطب ارائه دهد.
فیلمی که در چهلودومین جشنواره فیل فجر در سال ۱۴۰۲ سبب شد تا جواد عزتی برنده جایزه بهترین کارگردان فیلم اولی باشد و برای بازی در نقش هومن، نامزد بهترین بازیگر اول مرد شود.
«هتل» اگرچه در همان اوایل روز اکران، به صدر جدول فروش هفتگی رسید، اما داستان تکراری و پر زرقوورق هتل با قصهای درهم، احتمالا نمیتواند مخاطب حرفهای طنزبین را راضی نگه دارد.
هتل که شباهتی با سریالهای ترکی دارد، سعی در نشان دادن زندگی امروزی دارد. معضل نیاز مالی و در نهایت کلاهبرداری از مردان یا زنان مطلقه، ناراضی از زندگی زناشویی، دروغ برای رسیدن به مال و منال، با نقشههای فریب تکراری، خیانت یا انکار حقیقت در هرجایی موضوع اساسی فیلم هتل است.
موضوعی که آن را در زندگی زناشویی، محل کار و هتل نشان میدهد تا بخواهد به مخاطب بفهماند معضل اکنون مردان همین است؛ عشق، هوس، زن و مال و منال. چیزی که شاید در حقیقت نشاندهنده یک مرد ایرانی نباشد بلکه بیشتر برگرفته از نسخه فشرده سریال ترکی است با عشقهای فانتزی، کلمات و شوخیهای اروتیک که جوری سر هم شده که در کنار بازی پژمان جمشیدی، ریما رامینفر و محسن کیایی به کارگردانی مسعود اطیابی روایت دو زوج ناراضی از زندگی در کیش را به تصویر بکشاند.
احتمالا نمیتوان توقع داشت وجود لوکیشن جذاب کیش، هتلها و امثال ظواهر آن بتواند همپسند عام باشد و هم مورد قبول مخاطب خاص. مگر اینکه کارگردان بخواهد دروغ و تظاهر و شوخیهای بیهدف را چنان تیتر کند و به مخاطب بقبولاند که در زندگی امروزه چنین چیزی هست که بز هم میتوان نتیجه گرفت باز فیلمی ضدفرهنگ است. چرا که نه فقط آن شوخیها نمیتواند مخاطب را در سینما از خنده رودهبر کند، بلکه چنان سخیف که حسی ناامیدکننده از حیف شدن بلیط سینما در دل مخاطب میاندازد.
اما آنچه مهم است اینکه هتل، با شوخیهای اروتیک، کامنتی و فضای مجازی نمیتواند مخاطب حرفهای سینمای کمدی را راضی نگه دارد.
شاید ناامیدکنندهترین فیلم کمدی سینمای ایران که اکنون روی پرده است، متعلق به فیلم پول و پارتی ساخته سعید سهیلی باشد. فیلمی با طرح داستان تکراری، ماجرای عشق دوجوان و اثبات علاقهشان با اتفاقات تکراری، نمایشی و بعضا بیپایه، با بازیگری پردیس احمدیه و ساعدسهیلی، مهدی هاشمی و امیر جعفری به روی پرده سینما درآمده است.
فیلمی که شاید بتوان نصف بیشتر صحنههای آن را همسو با ساختن کلیپهای نمایشی از خوانندگی و عشقهای آّبکی، با ادعای بالا میان دو جوان دانست. جوری که به جرات میتوان گفت با حضور چنین فیلمهایی دیگر میتوان رشد سینمای کمدی ایران را رو به نزول دانست. چرا که این فیلم نه تنها مخاطب خاص را راضی نمیکند، بلکه مخاطب عام هم اگر علاقهای چشمبسته به بازیگران این فیلم نداشته باشد، احتمالا چیز درخوری در آن پیدا نمیکند.
حتی حضور برخی بازیگران توانمند همچون داریوش فرهنگ هم نمی تواند در سقوط فرهنگ و ارزش کمدی در این فیلم کمکی کند؛ بنابراین شاید تنها نام برازنده برای این فیلم، همان پول و پارتی باشد. چرا که طنز در سینما به حدی رسیده که تنها هدف چنین فیلمهایی وجود زرق و برق از توجه به لوکیشنهای خاطرهانگیز مانند کنار دریا، کیش گرفته تا لباسهای مارکدار یا وجود هنرپیشههای محبوب توجه کند و ناغافل فیلمی فاقد داستان و پیرنگ مناسب ارائه دهد که تنها به جهت گیشهپرکنی ساخته میشوند.
وجود طنزهای سخیف سینمایی در برخی فیلمها چنان است که آدم میماند کارایی آن شوخی بیجا و سخیف چرا باید در سینما جا داشته باشد تا بتواند مردم را بخنداند! حال آنکه هیچ چیز به جایی حتی برای خنداندن ندارد، چرا که اساس فیلم نامه مبتدی و پیش پاافتاده است. طوری که شاید هر کسی را از دیدن سینمای کمدی در کنار خانواده پشیمان کند.